1- آیا شما سند چشم انداز محصول ندارید؟ اگر نمی دانید کجا می روید، هر راهی که بروید (محصول) (نقشه) شما را به ناکجا آباد می رساند. قبل از اینکه بخواهید نقشه راهی برای محصول ارائه دهید، ابتدا سند چشم انداز را بروزرسانی و یا آماده کنید.
2- Epic ها و داستان های کاربران را بخشی از نقشه راه محصول نکنید: نقشه راه محصول یک طرح سطح بالا است – براساس شناخت کنونی شما از محصول – جایی که ممکن است محصول شما در آن قرار داشته باشد. بنابراین Epic ها و داستان های کاربران را از نقشه راه دور کنید تا حجم زیاد اطلاعات کاهش یابد.
3- سندرم لیست ویژگی ها: اتفاقاً دسته ای از ویژگی ها محصولی نیستند و لیستی از ویژگی ها نقشه راه محصول را ایجاد نمی کند. بنابراین ، روی theme ها تمرکز کنید، نه ویژگی ها.
theme نوید حل مسئله مشتری است. این به تحقیقات کاربر نیاز دارد و شما برای تعیین اولویت نقشه راه محصول خود باید سطح درد و مشکل، سطح تلاش و ارزشهای تجاری را شناسایی کنید. تمرکز بر روی theme باعث شکل گیری نگرش ترسناک “ما می دانیم چه چیزی را بسازیم” برای خلق ارزش برای مشتری است.
4- نقشه راه محصول را با برنامه انتشار اشتباه نگیرید: نقشه راه محصول نیز یک برنامه انتشار نیست. نقشه راه برای یک یا دو سال آینده برنامه ریزی استراتژیک را پوشش می دهد. برنامه انتشار حداکثر با دو تا شش اسپرینت بعدی در ارتباط خواهد شد.
5- تاریخ ها را در نقشه راه محصول قرار ندهید: قراردادن تاریخ ها و زمانبندی ها در نقشه راه محصول بسیار خطرناک است.زیرا ممکن است این حرف را بشنوید : “شما گفتید پایان تابستان و هنوز تحویل نداده اید”. هیچ ذینفعی پاسخ شما را نمی پذیرد و حتی تمایل به شنیدن دلایل شما ندارند و اگر نمی توانید از تعیین تاریخ ها اجتناب کنید ، دامنه را تا حد ممکن باز کنید. (توجه کنید که شما نمی توانید تاریخ تحویل و دامنه را به طور همزمان قول دهید ،مطمئن باشید هرگز نتیجه نمی گیرد.)
6- نقشه راه نیاز به توجه منظم دارد: ساخت نقشه راه باید به طور منظم انجام شود – نه فقط یک بار در سال. ایجاد ارزش برای مشتری این نیست که به یک برنامه پایبند باشید ، بلکه باید بتوانید به تغییرات پاسخ دهید.
7- صرف زمان زیاد برای ارزیابی ابزارهای تهیه نقشه راه محصول: برای ایجاد نقشه راه محصول نیازی به ابزاری ندارید. یک قلم و کاغذ و یا تخته سیاه ابزارهای خوبی هستند ، محتوای نقشه راه مهم است ، ارائه آن در درجه دوم اهمیت است.