بین آژانسها و مشتریها، درک خوبی از اجایل وجود دارد. اجایل را بهعنوان « روشی که آبشاری نیست»، این روش را پایین بیشتر معرفی خواهم کرد، میشناسند و تا میزان زیادی بهاشتباه اینگونه تعریفشده است که:
کار بیشتر با هزینه و سرعت کمتر از قبل
چرا ممکن است این روش را نپسندید؟
مشتری عاشق روش اجایل است چون انعطاف چشمگیری دارد تا یک پروژه را هدایت کند ضمن اینکه فرصتهای بیشتری برای تغییراتی که در ذهن دارد به او میدهد. این وضعیت، سراسر پروژه اتفاق میافتد.
اغلب اینگونه فکر میکنند که این یعنی کار زیاد با حرص خوردن کمتر یا اینکه اصلاً مجبور نیستند تصمیم نهایی را بگیرند چون هرلحظه میتوانند نظرشان را عوض کنند و این روند تا پایان پروژه ادامه دارد.
بله، حقیقت دارد ولی این همه داستان نیست. حقیقت این است:
شاید اجایل بهتر باشد ولی ارزان یا ساده نیست.
ادامه داستان را باید اینگونه تعریف کنم که این انعطافپذیری هزینهبردار است. بله مشتری میتواند نظرش را عوض کند ولی به قیمت زمانی که از دست میدهد و این زمان، هزینهبردار است.
یک چالش دیگر این است که برای داشتن یک سیستم چابک موفق و واقعی، مشتری باید در دسترس باشد و قدرت کافی برای تصمیمگیری داشته باشد ( که البته در سازمانهای سلسله مراتبی و مبتنی بر یک هیئتمدیره نادر است).