حتماً جمله زیر یا مشابه آن را بارها در موقعیتهای مختلف زندگی شنیده یا تجربه کردهاید:
** مقایسه، دزد خوشبختی است. **
متأسفانه مقایسه اجتماعی آنهم درست جایی که تلاش میکنیم وضعیت خودمان را در مطابقت با دیگران درک کنیم یکی از پدیدههای روانی ذاتی، شناخته شده است. خبر بد دیگر اینکه با افزایش کاربری شبکههای اجتماعی مجازی اخلاق « نمرهات را حفظ کن» از هرزمان دیگری همهگیرتر شده است.
حالا دیگر همه ما دسترسی فوری به « عناوین برجسته» دیگران داریم و همین اتفاق باعث میشود تا احساس خیلی خوبی به خودمان نداشته باشیم.
در مقاله جالبی با عنوان « اضطراب کافی است: محدود کردن استفاده از شبکههای اجتماعی باعث کاهش تنهایی و افسردگی میشود» این نتیجه به دست آمد که افرادی که استفاده از شبکههای مجازی را تا سی دقیقه در روز کاهش میدهند، طی یک دوره آزمایشی سههفتهای، احساس بسیار بهتری دارند.
فراموش نکنید که مقایسههای مداوم نهتنها روی خلقوخوی ما اثر میگذارد بلکه احساس قدردانی از خود در محیط کار را بهمرورزمان در ما ضعیف میکند. همه این حرفها را هم کنار بگذاریم، شاید موفقیتهای کنونی شما در کسبوکارتان یا حتی در سمت کارمندی که دارید حالتان را خوب کند ولی اگر شاهد ترفیع هماتاقی دانشگاه یا شنیدن خبر عقد قرارداد برای چاپ کتاب جدیدش باشید چطور؟ چه خبر از حال خوبتان؟!
به ناگاه همه آن حال خوب، فقط و فقط به دلیل مقایسه بیموقع و نابه جا، تبدیل به خودگویی های منفی میشود.